به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، کتاب «دولت يهود» از جمله منابع پايه و اصلي انديشه سياسي صهيونيسم مي باشد. اين کتاب که بيش از يک قرن از نگارش آن مي گذرد ، اساسنامه تشکيل دولت صهيونيستي به شمار مي رود که رژيم اشغالگر قدس بر اساس آموزه هاي آن تاسيس گرديده. اين کتاب تا کنون در ايران ترجمه نشده است و نخستين بار است که پايگاه خبري و تحليلي مشرق ، اقدام به برگردان فارسي آن مي نمايد.
اميد است که اين نخستين گام در جهت تعميق هر چه بيشتر دشمن شناسي در ميان جوانان و باورمندان به آرمان فلسطين بوده و مورد قبول قرار گيرد. بخش هفتم از نوشته هرتسل تقديم علاقمندان مي گردد:
*برخي فعاليت هاي شرکت يهودي
بسياري از فعاليت هاي اين شرکت يهودي به يکديگر مرتبط خواهند بود. به عنوان نمونه: اين شرکت به طور تدريجي توليدکنندگان کالا را به شهرک ها[ي يهودي در ميهن جديد] وارد خواهد کرد. اين کار در آغاز بسيار ابتدايي خواهد بود به طوري که لباس و کفش اولين توليدات براي مهاجران فقير و بينواي ما خواهد بود. ما در مراکز مختلف مهاجرت در اروپا براي فقيران،لباس هاي جديدي فراهم خواهيم کرد. پوشاک هاي توليد شده نيز به عنوان صدقه به آنان داده نخواهد شد تا احساس ناخوشايندي داشته باشند. بلکه اين لباس ها را با پوشاک هاي قديمي و کهنه آن ها مبادله خواهيم کرد. زيان هاي ناشي از انجام اين طرح که به شرکت يهودي وارد مي آيد به عنوان زيان ناشي از کار به شمار خواهد آمد. اما تهيدستاني که حتي لباس قديمي و کهنه ندارند، در ازاي دريافت پوشاک از شرکت، اضافه کاري انجام خواهند داد.
انجمن ها و نهادهاي «مهاجرت» خواهند توانست در «اين جا» کمک رساني و مساعدت کنند زيرا آنان همان چيزي را که پيش از اين براي يهوديان مهاجر تقديم کرده اند، به سرمايه گذاران و صاحبان شرکت يهودي نيز تقديم خواهند کرد. در رابطه با شکل هاي اين همکاري نيز بايد گفت ايجاد آن کاري آسان است.
حتي پوشاک هاي جديد شهرک نشينان فقير معناي نماديني به همراه دارد و آن عبارت است از :
«تو اکنون زندگي نويني را آغاز مي کني.»
انجمن يهوديان نيز از مدت ها پيش از شروع کوچ و به هنگام انجام فرايند کوچ يهوديان، با نماز و دعا، سخنراني هاي مردمي، ارائه آموزش هاي لازم در خصوص هدف اين حرکت و نيز راهنمايي هاي لازم در رابطه با امور بهداشتي در اماکن جديد و نيز فعاليت هاي يهوديان در آينده و ... فضاي سرورآميز و روحيه اي جدي را در ميان يهوديان ايجاد خواهد کرد، زيرا «سرزمين موعود» سرزمين کار و تلاش است. کارمندان ارشد ما به هنگام ورود مهاجران [به سرزمين موعود] با احترام فراوان از آنان استقبال گرم خواهند کرد. نبايد هلهله هاي سبک و خنده دار انجام شود. زيرا سرزمين موعود، هرگز جاي اين کارها نيست. در همين حال بايد توجه داشت که اين فقيران بايد احساس کنند در وطن خويش به سر مي برند.
طبيعي است که صنعت پوشاک «شرکت يهودي» بدون يک ساماندهي درست نمي تواند کالا توليد کند. انجمن يهوديان از طريق شعبه هاي خود در مناطق مختلف، اطلاعات و آمار مربوط به شمار شهرک نشينان و نيز تاريخ ورود آنان و همچنين نيازهاي آنان را به دست خواهد آورد. اين اطلاعات در سريع ترين زمان به شرکت يهودي داده خواهد شد. به اين ترتيب، فراهم کردن و تدبير همه امور پيش گيرانه امري ممکن خواهد بود.
*ايجاد صنايع
در اين نوشتار کوتاه نمي توان به طور تفصيلي و جزئي به وظايف «شرکت يهودي» و «انجمن يهوديان» پرداخت. اين دو ارگان بزرگ بايد با هماهنگي پيوسته با يکديگر کار کنند، زيرا «شرکت يهودي» به اقتدار معنوي و حمايت «انجمن يهوديان» متکي است. از سوي ديگر، اين انجمن نمي تواند از کمک هاي مادي شرکت بي نياز باشد. به عنوان نمونه: در ساماندهي صنايع پوشاک، براي حفظ توازن ميان عرضه و تقاضا ، ميزان کالاهاي توليد شده، محدود خواهد بود. «شرکت يهودي» هر صنعت جديدي را که راه اندازي کند بايد تناسب عرضه و تقاضا را مدّ نظر داشته باشد.
در رابطه با پروژه هاي فردي نيز بايد گفت، «شرکت يهودي» نبايد با قدرت خود در برابر اين پروژه ها ايستادگي کند. زيرا ما همگي هرجا که نياز باشد، براي پشت سر گذاردن دشواري هاي بزرگ با يکديگر کار خواهيم کرد. ما تا جاي ممکن، به حقوق افراد نيز احترام کامل خواهيم گذارد. مالکيت خصوصي که اساسِ استقلال اقتصاديِ به شمار مي رود با آزادي [کامل] دنبال خواهد شد و گسترش خواهد يافت. ما نيز به آن احترام خواهيم گذارد. فرصت هاي پيش آمده براي کارگران ساده اي که جزء اولين مهاجران هستند، به طور سريع آنان را به تلاش براي به دست آوردن مالکيت خصوصي سوق خواهد داد.
ما بايد روح پروژه هاي فردي را با هر وسيله ممکن تشويق کنيم. ساماندهي صنايع بايد از يک سيستم درست و دقيق بهره مند باشد تا از مواد خام ارزان قيمت بهره برداري شود. همچنين مؤسسه اي ايجاد شود که در اين مؤسسه، يک شورا تأسيس و مأموريت آن گردآوري آمارهاي صنعتي و انتشار اين آمار و ارقام باشد.
اما بايد توجه داشت که روح پروژه ها را بايد به طور هدفمند تشويق و ترغيب کنيم. ما بايد از مضاربه هاي پرخطر پرهيز کنيم. بايد مدت ها پيش از شروع و راه اندازي يک صنعت جديد، نسبت به اين کار اطلاع رساني و تبليغات صورت گيرد تا کساني که ممکن است درصدد انجام کاري مشابه هستند، با ناکامي و شکست مواجه نشوند.
هر مؤسسه صنعتي که ايجاد مي شود بايد به «شرکت يهودي» هشدار داده شود تا همه افراد ذيربط بتوانند اطلاعاتي از آن به دست آوردند. صنعت کاران نيز بتوانند از «آژانس مرکزي کار» که فقط درآمدي براي تأمين بقاي خويش خواهند داشت، استفاده کنند. به عنوان مثال، ممکن است يک صاحب صنايع، تلگراف بزند و درخواست پانصد کارگر ساده براي مده سه روز، يا سه هفته و يا سه ماه بکند. در اين هنگام، آژانس کار، اين کارگران را از هر جاي ممکن تأمين مي کند و براي اجراي پروژه صنعتي يا زراعي مورد نظر، به طور سريع اعزام مي کند. به اين ترتيب مجموعه اي از کارگران به طور سازمان يافته همچون يک گروه سرباز نظامي، از نقطه اي به نقطه ديگر منتقل مي شود. طبيعي است که نبايد از اين افراد بيش از اندازه کار بکشيم. آنان فقط روزانه هفت ساعت، کار خواهند کرد. اين کارگران با وجود تغيير يافتن موقعيتشان، ساماندهي خود را حفظ خواهند کرد و در چارچوب ضوابط، کار خواهند کرد. آنان نيز از نظام ارتقا و ترفيع و حقوق و مزايا برخوردار خواهند بود.
شايد برخي مؤسسه ها بتوانند از منابع ديگري، تأمين نيرو بکنند. اما اين کار براي آنان آسان نخواهد بود. اين انجمن خواهد توانست جلوي به کارگيري بردگان کارگر غير يهودي براي اين کار،را بگيرد.[ر ش ب ت آ] . انجمن يهوديان هرگونه تعامل و ارتباط با کارگران و نهادهاي کارگري معاند و مخالف[يهود] را ممنوع خواهد کرد. اين کار از راه قطع ارتباط و تعامل با آن ها و يا راه هاي ديگر انجام خواهد شد. به اين دليل، کارگراني که بر اساس نظام روزانه هفت ساعت کار فعاليت مي کنند، به کارگيري خواهند شد. به اين ترتيب ملت ما، رفته رفته –بدون اجبار و اکراه- به نظام هفت ساعت کار در روز، عادت خواهد کرد.
*شهرک هاي کارگران ماهر
روشن است که کارگران ماهر، مي توانند کار کارگران ساده را به راحتي انجام دهند. به همين دليل، از اين کارگران در کارخانه ها و بر اساس سازماندهي مشابه به کارگيري خواهند شد. آژانس کار مرکزي بر اساس تقاضا، اقدام به تأمين اين نيروها خواهد نمود. اما در رابطه با کارگران مستقل و شاغلان در کارگاه هاي کوچک نيز بايد گفت آنان با توجه به پيشرفت هاي سريع علمي، بايد دانش هاي فناوري جديد را به دست آورند –حتي اگر در سنين بزرگسالي باشند- و به کارگيري انرژي آب و انرژي برق را فراگيرند.
همچنين بايد کارگران مستقل از طريق آژانسي وابسته به انجمن يهوديان، شناسايي و [براي مواقع نياز]تأمين شوند. به عنوان نمونه: يک شعبه از اين آژانس از شعبه مرکزي درخواست مي کند: «ما به فلان تعداد نجار يا قفل ساز و يا شيشه بر نياز داريم...» دفتر مرکزي اين درخواست را منتشر مي کند تا [بتواند از طريق اطلاع رساني و فراخوان]افراد مناسب براي اين کار را تأمين کند. اين افراد، با خانواده خود به جايي که درخواست نيرو شده، مهاجرت خواهند کرد و در آن جا به دور از هرگونه احساس رقابت هاي نامناسب و فشارهاي ناشي از اين فضا، زندگي خود را ادامه خواهند داد. در آن نقطه، مسکني مرفه و همراه با آسايش براي آنان فراهم خواهد شد.
*شيوه هاي رسيدن به سرمايه
در گذشته، سرمايه مطلوب براي ايجاد «شرکت يهودي» رقم بسيار هنگفتي برآورد شده بود که تقريباً غير معقول بود. اما اندازه لازم براي اين کار را سرمايه داران و تأمين کنندگان مالي شرکت، تعيين خواهند کرد. اين مبلغ نيز بسيار چشمگير خواهد بود.
براي دستيابي به اين مبلغ، سه شيوه وجود دارد که «انجمن يهوديان» هر سه شيوه را مدّ نظر خود قرار خواهد داد.
«انجمن يهوديان» به عنوان مدير ارشد يهوديان، از بهترين و فرزانه ترين ها تشکيل خواهد شد. شايسته نيست اين افراد به دنبال به دست آوردن منفعت مادي از طريق عضويت در اين انجمن باشند. هرچند «انجمن يهوديان» در آغاز حيات خود بيش از قدرت معنوي، چيزي در چنته ندارد، اما همين نيروي معنوي براي جلب اعتماد امت نسبت به «شرکت يهودي»، کافي است.
«شرکت يهودي» تا زماني که موافقت «انجمن يهوديان» را به دست نياورد، در انجام مأموريت خود موفق نخواهد بود. به همين دليل، «شرکت يهودي»، هرگز از افراد پولدار غير موجّه و بي خود تشکيل نخواهد شد. بلکه «انجمن يهوديان» در حفظ وزن و اعتبار و انتخاب اعضاي «شرکت يهودي» دقت کافي را به کار خواهد بست. «انجمن يهوديان»، تنها زماني موافقت خود را اعلام خواهد کرد که مطمئن باشد اين شرکت مي تواند موفقيت خود در انجام مأموريت و پروژه را به نحو احسن انجام دهد. انجمن يهوديان اجازه تجربه کردن امور با ابزارهاي نامناسب و ناکافي را نخواهد داد. زيرا اين پروژه بايد از اولين گام خود با موفقيت به انجام برسد. پس هرگونه ناکامي در گام هاي نخستين، موجب مي شود اين ايده[ايده تشکيل حکومت يهودي] براي نسل هاي آينده مورد ترديد واقع شود و چه بسا که همين ناکامي هاي نخستين، تحقق اين پروژه را براي هميشه امري ناممکن نمايد.
شيوه هاي سه گانه پيش گفته عبارتند از:
- از راه بانک هاي بزرگ
- بانک هاي کوچک و بانک هاي خصوصي
- از راه پذيره نويسي همگاني
بهترين شيوه براي دستيابي به سرمايه، اقدام از راه [ايجاد] بانک هاي بزرگ است. به اين شيوه مي توان در کوتاه ترين زمان ممکن از مجموعه هاي مالي بزرگ-پس از اينکه درباره صلاحيت اين پروژه بحث و مناقشه ها را انجام داده اند-، مبلغ مورد نياز را به دست آورد. بزرگترين مشخصه اين شيوه اين است که ديگر (در صورت التزام به رقم اصلي ) نياز نخواهيم داشت يک ميليارد را يکجا و سريع بپردازيم. امتياز ديگر اين است که اعتماد به اين سرمايه داران (تأمين کنندگان مالي) ممکن است به اين پروژه کمک کند.
بخش زيادي از توان سياسي ما، در توان مالي ما نهفته است. دشمنان ما نيز تأييد مي کنند که اين قدرت، کارآمد است. چه بسا که اينگونه باشد، اما در واقع چنين نيست.
يهوديان فقير به جز احساس بيزاري، چيز ديگري نمي بينند، احساسي که همين توان مالي ايجاد مي کند. زيرا آنان هرگز نديدند که اين توان در جهت بالابردن منزلت آنان استفاده شود. اعتبار و توانمندي سرمايه داران بزرگ يهودي بايد در مسير خدمت به انديشه قومي [يهود] قرار گيرد.
کاش اين مردان ثروتمند –که از رضايت کامل بهره مند هستند- با رغبت خود براي برادران يهودي خود به فکر مي افتادند. کساني که مردم، به جفا معتقدند آنان در برابر دارايي هاي هنگفت موجود در دست شماري اندک، مسئول هستند. تحقق اين طرح، موجب ايجاد فرصتي براي تمايز گذاردن ميان اين گروه اندک و ديگر يهوديان خواهد شد.
فراتر از اين، بي ترديد از سرمايه داران بزرگ نخواهيم خواست که با انگيزه نيکوکاري چنين مبلغ چشمگيري را تقديم کنند. اين بيشترين چيزي است که مي توان انتظارش را داشت. به همين دليل، برعکس، بنيانگذاران شرکت يهودي و سهامداران آن، به دنبال ايجاد فعاليت تجاري جديد خواهند بود. آنان قادر خواهند بود فرصت هاي موفقيت احتمالي را پيش بيني کنند. انجمن يهوديان، همه اسناد و منابع ممکن را در اختيار خواهد داشت تا احتمالات آينده در رابطه با شرکت يهودي را تعيين کند. انجمن يهوديان به دقت ميزان جنبش جديد يهوديان را مورد بررسي و تحقيق قرار خواهد داد تا براي بنيانگذاران شرکت يهودي، اطلاعاتي را فراهم کند و برآورد مشخصي از ميزان پشتيباني مورد انتظار از شرکت يهودي را به آنان بدهد.
همچنين انجمن يهوديان، آمارهاي به روز شده و همه جانبه را در اختيار شرکت يهودي قرار خواهد گذاشت. به اين ترتيب انجمن يهوديان کاري را انجام مي دهد که انجمني به نام «انجمن مطالعات » در فرانسه انجام مي دهد. اين انجمن، مسئوليت انجام همه پژوهشهاي اوليه و مقدماتي مرحله پيش از سرمايه گذاري در پروژه هاي بزرگ را به عهده دارد. با اين حال، اين پروژه ما، ممکن است از سوي سرمايه داران بزرگ ما –تاجران و صنايع پيشگان- مورد حمايت مالي ارزشمندي قرار نگيرد و چه بسا آنان از راه مزدوران و آژانس هاي سرّي خود، با اين جنبش (حرکت) يهود نيز مخالفت کنند. اين مخالفت، همچون ديگر کارشکني هايي است که ممکن است با آن روبرو شويم. اما ما با عزم راسخ با آنها رويارويي خواهيم کرد. بايد فرض کنيم که اين سرمايه داران با يک لبخند و به سادگي با پروژه ما مخالفت کرده اند. آيا اين به معناي تمام شدن موضوع است؟ پاسخ اين سوال منفي است.
زيرا سرمايه و اموال را مي توان از شيوه ديگري نيز به دست آورد... مي توان از طريق فراخوان و ياري طلبي از يهوديان داراي سطح متوسط مالي نيز به اين هدف دست يافت. به طوري که با ايجاد بانک هاي کوچک يهودي، و ايجاد اتحاديه اي به نام انديشه قومي يهود بر ضد بانک هاي بزرگ، اين بانک هاي کوچک يک قدرت مالي بزرگ ايجاد خواهند کرد. اما جاي تأسف در اين است که در آغاز راه، براي شروع اين کار به ميزان زيادي سرمايه نياز است. به طوري که پيش از هر اقدامي، سهام به مبلغ پنجاه ميليون «جنيه»[واحد پول مصر] نياز است. اين مبلغ نيز بسيار کند و در مدتي نسبتاً طولاني به دست مي آيد. چراکه در سال هاي اوليه بايد اقدامات بانکي و استقراض ها در اين راستا باشند. و چه بسا در اين سال ها ممکن است هدف اصلي فراموش شود و يهوديان ثروتمند طبقه متوسط، پروژه هاي بزرگ جديدي را شروع کنند و در نهايت، مهاجرت يهود به فراموشي سپرده شود.
دستيابي به اموال از اين طريق، هرگز قابل عملي شدن نيست. زيرا تجربه جمع آوري اموال مسيحيان براي تشکيل قدرتي در برابر بانک هاي بزرگ، پيش از اين انجام شده است[و با شکست مواجه شده است.] همچنين مي توان به واسطه سرمايه هاي يهودي که تا به امروز کسي به آنها فکر نکرده، با آن رويارو شد .
اما اين نزاع ها ممکن است انواع بحران ها را در پي داشته باشد و حکومت هايي که اين نزاع ها در آنها رخ مي دهد و بحران زده مي شوند، دچار مشکل شوند و در نتيجه سامي ستيزي تشديد شود. به همين دليل، بنده اين شيوه دوم را توصيه نمي کنم. بلکه فقط در اينجا اين شيوه را مطرح کردم تا به طور مقدمه و به شيوه اي منطقي، به اين ايده[پروژه صهيونيسم] بپردازم. حتي من نمي دانم که آيا بانک هاي خصوصي کوچک حاضر مي شوند در آينده اين ايده را بپذيرند يا خير؟ به هر حال، مخالفت يهوديان ثروتمند ميانه، پايان پروژه ما نيست. بلکه برعکس، اين کار موجب مي شود ما پروژه خود را با جديت بيشتري دنبال کنيم.
ممکن است انجمن يهوديان –که تجار از اعضاي آن نيستند- تلاش کند شرکتي يهودي را بر اساس پذيره نويسي قومي تأسيس کند. به اين ترتيب مي توان سرمايه مورد نياز شرکت را بدون نياز به «اتحاديه سرمايه داران» و از راه پذيره نويسي مردمي به دست آورد. اين پذيره نويسي نه تنها از سوي فقراي يهودي، بلکه حتي از سوي مسيحياني نيز که مي خواهند از يهوديان رهايي يابند، با استقبال مواجه خواهد شد و آنان نيز با مبالغ اندک خود، به اين پشتوانه مالي شرکت يهودي کمک خواهند کرد. ممکن است ما در اين راستا نوعي جديد و ويژه از همه پرسي را به اجرا درآوريم. به طوري که شرط کنيم هرکه موافق اين راه حل براي مشکل يهود است، بايد پذيره نويسي به مبلغي مشخص موافقت عملي خود از اين راه حل را اعلام کند. اين شرط، يک نوع تضميني براي ما ايجاد مي کند. به طوري که به اقتضاي اين شرط، فقط در صورت رسيدن مجموع پذيره نويسي ها به سطح مطلوب، مي توان اين پشتوانه را عملي کرد، در غير اين صورت، پول هاي پرداختي به صاحبان آنها بازگردانده خواهد شد. اما اگر همه مبلغ مورد نظر از طريق پذيره نويسي به دست آمد، بايد گفت هر مبلغ کوچک نيز از طريق شمار بالاي مبالغ اندک ديگر قابل قبول خواهد بود و مي توان به آن اعتماد کرد. البته همه آنچه گفته شد، به کمک سريع و تعيين کننده دولت هاي ذيربط بستگي دارند.
**فصل چهارم: مجموعه هاي محلي
*مهاجرت ما
در فصل هاي پيشين توضيح دادم که چگونه مي توان طرح مهاجرت را بدون وقوع اختلال اقتصادي به اجرا درآورد. اما[در اينجا بايد بگويم شروع] چنين حرکت بزرگي نمي تواند بدون برانگيخته شدن بسياري از احساسات عميق و قوي باشد. احساساتي که اجتناب ناپذير هستند. زيرا سنت ها و خاطراتي کهن هستند که ما را به ميهن هايمان پيوند مي دهند. ما همچنان که آرامگاه داريم، زادگاه نيز داريم. فقط ما هستيم که مي توانيم بفهميم دل هاي يهوديان به چه ميزان به قبورشان وابسته است.
در رابطه با زادگاه هايمان، بايد بگويم که ما آن ها را به همراه خود خواهيم برد. زيرا آينده ما با آن همراه است. آينده اي شکوفا و روشن. اما بايد از قبور عزيز خويش چشم بپوشيم. «به اعتقاد من، اين کار–به عنوان ملت مشتاق و عاشق تملّک- بيش از هر جانفشاني ديگري، براي ما هزينه بردار خواهد بود. اما چاره اي جز اين نيست.»
سختي هاي اقتصادي، فشارهاي سياسي و نيز منزلت اجتماعي پايين يهوديان، همه و هه ما را به دور شدن از زادگاه هايمان و قبورمان سوق داده اند. ما يهوديان -امروزه- به شکل پيوسته از نقطه اي به نقطه ديگر جابجا مي شويم.يک جريان نيرومند هست که ما را از راه دريا به سمت ايالات متحده مي برد. اما وجود ما در آنجا نيز مطلوب نيست. تا زماني که ما امت بدون ميهن باشيم، حضور ما در کدام نقطه مطلوب خواهد بود؟
ما به فرزندان ملت خويش، ميهني اهدا خواهيم کرد. اين کار به صورت اجباري و کشاندن اکراه آميز آنان به بيرون از سرزميني که به آنان پناه داده، نخواهد بود. بلکه ما با توجه و اهتمام ويژه اي آنان را در سرزمين بهتري غرس خواهيم کرد. همانگونه که تلاش خواهيم کرد مناسبات سياسي و اقتصادي جديدي را ايجاد کنيم، به همان اندازه نيز تلاش خواهيم کرد، قداست گذشته را پاس بداريم. اين گذشته عزيزي که دل هاي ملت ما به آن گره خورده است.
من در اينجا برخي پيشنهادها را مي دهم به اين اميد که اينها کافي باشند. زيرا اين بخش از طرح من -به احتمال قوي- به عنوان يک طرح خيال انگيز و توهم آلود قلمداد خواهد شد. هرچند اين پروژه قابل تحقق و واقع بينانه باشد، اما اکنون اين طرح به عنوان يک امر مبهم و بي هدف به نظر مي رسد. اما ساماندهي و سازماندهي درست، آنرا امري معقول نشان خواهد داد.
ادامه دارد...